شخصی با ماشین شخصی اش به مسافرت رفته بود.

موقع اذان ظهر در یکی از جاده های بیرون شهر,

روی تپه ای مشاهده کرد چوپانی مشغول خواندن نماز است و گوسفندانش در کنارش مشغول چرا

از دیدن این صحنه لذت برد و خود را به چوپان رساند

از او پرسید چه چیز موجب شده تا نمازت را به موقع ادا کنی؟؟؟

چوپان جواب داد:

وقتی من برای گوسفندانم نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند...

حال وقتی خدا ما را صدا میزند اگر به سمتش نرویم,

از گوسفندان هم کمتریم!!!